حلوا خورک سر قبر
خوشه چین خوشه چین

 

بت شکن شده اند

 الیوم تاریخی /25 /3 / 1387مقالۀ رانوشتم تحت عنوان بت شکن بعدآ سری زدم به سایت پندارخواندم اگربه اشتباه نرفته باشم که این مطلب نظریه پندارنه بلکه نظر نویسنده است. نوشته شده بود به این عنوان

یا دداشت پنداربه اعلامیه دهنده ها

تارنمای پندار ازهر گامیکه در راه احیا و تامین همبستگی نیروهای مترقی برداشته میشود ، حمایت میکند.در ضمن ، از نشر بیانیه ها و اعلامیه هاییکه ممد انساد راه های وحدت و یا اتحاد سازمانهای موثر سیاسی میگردد، احتراز میورزد. اخیرا در معدودی از رسانه های مترقی تبلیغات سوء برعلیه همایش اروپایی صورت گرفت که باید نکوهش گردد ، زیرا نقد همایش اروپایی نبود.در چند رسانهء دیگر عده ای از حلقات که کمیت آنها از تعداد انگشتان یک دست اضافه نیست ، به نشر اعلامیه ها میپردازند و نماینده های خود را به کمیسیون هماهنگی معرفی میدارند. این حلقه ها با ایراد و صدور چنین اعلامیه ها و یادداشتها درحقیقت راه انقطاب و انشعاب بیشتر نیروهای مترقی را هموار میسازند و روند پراگنده گی بیشتر را موجه جلوه میدهند. از دید ما، تا هنوزاتحاد نیروهای مترقی باید بر محورهمبستگی سه سازمان سیاسی موثر: نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی ، حزب متحد ملی و نهضت آینده متمرکز گردد. در مرحله بعدی، همبستگی با سایر نیرو ها مانند جنبش ملی و کنگرهء ملی مطرح میگردد.نماینده گی متساوی الحقوق سازمانهای بزرگ و کوچک در کمیسیون هماهنگی بازتاب دهندهء ناگزیری سیاسی و همنوایی غیرعقلایی است و با هیچ معیار و محک حقوقی و سیاسی سازگار نیست.این دیگر به مضحکه ای شبیه است ،اگر نهضت فراگیر با این همه کادرها، برنامه وسیاستها، تاریخ و تشکیلات سراسری آن دراروپا با حلقهء چند عضوی مانند کمیتهء هامبورگ در کمیسیون هماهنگی نماینده گی یکسان داشته باشد. یا برین شیوه های گزینش بازنگری صورت گیرد ، یا طرح نهضت آینده به عنوان الترناتیف خروج از بن بست جدید سیاسی پذیرفته شود. از دید ما ، هرگاه برسلیقه ها خط بطلان کشیده شود و شخصیتها در برابر وضع موجود با مسئولیت و فراخ نگری برخورد کنند ، هیچ طرح و هیچ همایش دیگر به پیمانهء همایش کابل حایزارزش سیاسی بیشتر نخواهد بود. برای برونرفت ازبن بست کنونی باید همه به تعهدات خود در همایش کابل پابند باشند و در صدد تعمیل آن در اروپا گردند.

 

 

"مزن به در کس انگشت که میزند به درت به مشت"

"کلوخ انداز را پا داش سنگ است"

پطلون فیل درتن کیک تنگ است

عیاران با تمام قوا سعی به خرچ میدهند تا از برآمد کسانی که تکلیف روحی دارند، ودیوانه وار خودرا مسخره میسازند،حرکت جنبش رابه کندی مواجه میسازند جلوگیری بعمل آورند، اگر چنین نشود این دیوانه ها اند توده هارا به نابودی می کشانند، این ها برای جبران شکست سیاسی خود ش از هیچ نوع سازش با بیگانگان دریغ نمی کنند. برای زدن و کشتن حریف سیاسی خود از امکانات بیرونی استفاده بعمل می آ ورند.

از متن اعلامیه فهمیدم که تنظیم کنندۀ مضمون کی است

این امامی که جز اعذان دادن را یاد دارد و هیچ مقتدی ندارد؟  

برای شناخت آ واز وآ هنگ مرغان تخصص کا مل دارم هر مرغی را ازصدایش می شناسم

این مرغ گریز پا این بار از میدان فرارکرد وقرُ گفت

ازنوشتۀ پائین میتواند در آ ینده های سیاسی جایگاه خودرا پیدا نماید

کمیتۀ سازماندهی وهمآهنگی اموردراروپارابه مثابۀ جریان آبی به حساب می آوریم که بالآخره ازبلندیهای کوهها ودره های عمیق سلسله کوهای هندوکش،کوه بابا،سیاه کوه،سفیدکوه،سطح مرتفع پامیربه دنبال یاران گم شدۀ خوددرتکاپوافتیده اند

بلی

بت شکن شده اند

مبارزین امروز

میگویند که

عقل سلیم در بدن سالم است

فارغ ازمشت ویخن شده اند

با هم کنار آ مده اند

برای انتقال بارملت

 آ ماده ریختن

 به خط آ هن شده اند

 

مروارید را آ بش زیبائی می بخشد، مروارید بدون آ ب اصلآ ارزش ندارد. آ ب باز توان مند وبا انرژی درقهردریا در میان جوش وخروش آب، مهارت خود را به نمایش می گذارد تا که لقب قهرمانی را بد ست بیاورد . کشتی گیران همه برای خواندن( چپه کردن) حریف درمیدان رقابت بیرون می آیند و درمحلۀ عام قول قرارمیگذارند.کیفیت وتوان مندی خودرا برای مردم خود نشان میدهند تا که قهرمانی را مردم برایشان اعلان نمایند. قهرمانان جنگ و صلح نشد که خودرا به حیث ناجیان ملت معرفی نمایند، بلکه بحیث ویران گران هست وبودانسان افغانستان وموقف انسان افغا نستان خودرا درتاریخ کشورسجل کرده اند. جنگ سلسله مراحل دیگری رابرای ادامه خود درافغانستان فورمول بندی مینماید. وطن مابه قهرمانان امروز خود نیازدارد. قهرما نانی که برای سازنده گی ومتحد ساختن، انسان های با احساس و با وجدان و با اراده کمرهمت بسته اند. به قهرمانانی نیاز دارد که به همه تاریکی ها چراغ را ببرند ومردم خود را درروشنائی قرار دهند که خود راه را ازچاه فرق کرده بتوانند. توده های که همیشه برای ایجاد شرایط بهتر زندگی  نیکی کرده گناه لازم شلاق ناامیدی راخورده اند.           بلی قهرمانی به گلۀ وگذاری نمیشود که هرکس به خانۀ خود بنشیند و گله نماید که برای من تلفون نشدویا مرا خبرنکردند. آب تند وسریع پاک ومنزه ازکثافات میباشد،زمانیکه آب گل آلود و آ ب گندیده مسیرجریان خودرا پیدا کرد به سرعت ازمحل پا به فرار میگذارد، قطرات وذرات شفاف آب باهمدیگرهم آغوش میشوندوگرد وخاک ته نشین. بلی ایدیه مبارزه ومبارزه طلبی به مانند جریان آب درروح وروان انسان مبارزنقش بسیاراساسی را بازی مینماید اورا قرارنمی گذارد، روحش سر گردان به دنبال شی گم شدۀ(( ارمان انسانی)) در تکاپو میباشد. ازین خاطر است که مبارزان واقعی بدون ازینکه برای اوکسی اطلاع دهد خودش خودرا به ما نند گل سرخ به چشمان مردم چنگ میزند قوت دل میدهد وباعث جازبۀ روح وروان میگردد. مبارزه (مرد+زن) عمل کار دارد خودش عرق میریزاند، خودش تمرین میکند، نفس پخته مینماید. تا که برای اثبات وطن پرستی خود و انسان دوستی خود اند کترین اشتباه را مرتکب نشود.

 بلی حلقۀ عیاران درانتخاب راه هیچ وقتی اشتباه نکرده ونمیخواهند که اشتباه  نمایند.با درک ازین مطلب که راه درازاست وپرخم وپیچ،بیشه داردوگوشه دارد.درهرگوشه وبیشه دزدوطرارنشسته است.بایدکه توان مقابله رابادزدوطراررادرهمکاری مشترک پیدا کرد. دزد خاک وناموس وطن را ازصحنه به دورانداخت و تجارت پیشگان ننگ وناموس کشوررا به داد گاه عقل و خرد توده ها سپرد . تفاوت بین وطن پرست و وطن فروش را باید که ازنظردورنداشت. اگرکسی بخواهدکه این یک ودو محاکمه شوند. عقل چنان حکم مینماید.هرگاه امریکا توانست مجرمین سیاست گذاران روس را به میزمحاکمه بکشاند مشکلی وجود ندارد که به دنبال مجرمین در تکا پوشد.اگرروسها تو انستند که سیاست گذاران امریکا را در قضایای گذشته و موجود افغا نستان به میز مذاکره بکشاند، برای محاکمه مخالفین آن وقت اند کترین تعلل درکارنیست.

اگررهبری موجود چین توا نست که خودرا اززیرباریکه تازی بیرون بکشد به فازهای اقتصادی و سیاسی گذشته خود تجدید نظرنماید. درد سری را هم قبول ندارد که به همبستگان سیاسی دیروزخود وقت خودرا ضایع بسازد. منافع ملتش مهمتر ازصدها هزارهمبستگان ایدیولوژیش بیرون ازکشورش است. یعنی که شخصیت های تیپ چین دیروز کشورما در کشت وکشتار و ترورهموطنان ما کمتر از دیگران نبودند، اگرهیآ ت حاکمۀ چین را به محاکمه کشاند حرفی باقی نمی ماند. اگرجامعۀ ملل حاضر شد که بگوید که این همه رو غنیات ما شین جنگی ملی و بین المللی افغا نستان را عربستان سعودی وکشورهای شیخ نشین عرب آ ماده گردانیده است و استخبارات پا کستان تطبیق کننده همه اهداف نظامی و اقتصادی ابرقدرتهای اقتصادی درافغا نستان بوده است. جانب افغا نی درین استقامتها درمجموع تنها حق« بلی صاحب گفتن را و یا  این کارعملی میشود را» داشتند. اگرجامعۀ بین ا لملل حاضرگردید که بگوید کشورهای دارای امکانات مالی،زمینه سازکشت مواد مخدر در افغا نستان گرد یده اند وازین طریق بازارخرید وفروش سلاح  را گرم نگه کنند وصلاح به اصطهلاک درآید تاکه فابریکجات تولید صلاح توقف نکند وهرسلاح باید که  بخاطرکشتن انسان افغان توسط افغا ن ا صطهلاک گردد. اگر اتحادیه اروپا حاضر گردید که نا اینکه اوپای غربی در بی نظمی های افغا نستان نقش داشته است. درین مورد یک عده کشورهای ارو پای شرقی را نباید از ما جراها کنارگذاشت. هرگاه جامعۀ بین المللی حاضرشد که بگوید این تنها روس ها نبودند که درماجرا های افغا نستان خودرا دخیل سا خته بودند بلکه تمامی پانزده جمهوریتهای اتحاد شوروی سابق بی نقش نبودند. کی میتواند بگوید که اگرقوماندان نا توحاضرشود وبگوید که نا توهمان اشتباهی را دنبال مینمایدکه اتحادشوروی سابق کرده بود.اما امروزهمه کشورهای جهان ازطرف داران وهمکاران دیروزخود دفاع وحمایه مینمایند به غیرازروسهای نامرد    آ نها منا سبات دپلما تیکی دارند.ازینکه همه طرف ها مربی دارند و مربا می خورند. پس باید بگوئیم که

ما زور نداریم

گوش شنوا داریم

چشم کو رنداریم

به ما نند فریب کا ران

باشه به دست

شکارخمچه

گرچی بودنه پال

ریسمان وتورنداریم

مغز سرد داریم و قلب گرم

دستان کثیف و زده قورنداریم

به بیگانه تعهد  نسپرده ایم

کتاب حاضری و مُهر نداریم

برای بیگانه مواد سوخت نمیشویم

برای پختن نان تنور نداریم

***************

ازاتحاد زنبورشهد حاصل می گردد

از تولد طفل مهد حاصل می گردد

موفقیت وپیروزی درمبارزۀ میهنی

وفاق ملی ووفا به عهد حا صل می گردد

مارا با سابقه سیاسی دیروز کسی غرض نیست هرچه را که داریم حرکت امروز ما یکجا با هم فکران ما  بخاطر نجات وطن به سوی آ ینده است. در این مسیر هرکس درآ ینده جواب ده ازعمل کردهای خود میباشد.

     کمیتۀ سازماندهی وهمآهنگی اموردراروپارا به مثابۀ جریان آبی به حساب می آوریم که بالآ خره ازبلندی های کوه ها و دره های عمیق سلسله کوهای هندوکش، کوه بابا سیاه کوه، سفید کوه، سطح مرتفع پامیر به دنبال یاران گم شدۀ خود درتکا پوافتیده اند،یکیگر خودرا دریک محل یافتند، نام کمیتۀ هم آهنگی وسازمان دهی را به خوداختصاص داده اند. گذرکردن گذرازدریاچه ها وجویبارها خیلی ها ساده بود،کنون جویها ودریاچه ها به بزرگترین دریا مبدل گشته است. گذشتن ازین دریا آب بازماهرکار دارد ورنه غرق میشود. این دریا چه ها و جویبارها در مسیر جریان خود آ وازضعیف تولید می کردند کنون اگر ازبلندی ها پائین می آیند آوازمهیب تولید مینما یند موانع هارا می پراند، زمانیکه در زمین هموار می آ یند عریض میشوند، سطح آ رام را به خود میگیرند، جوش خروش درونی اش فزونی میگیرد فیلها را درخودغرق میسازد، به حرکت و سازمان دهی خود ادامه میدهد تا دیگران را دردهن دره های دیگردریا فت نمایند،به میدان جازبۀ خود می افزایند قوۀ کشش شان افزایش می یابد،  شخصیتها وحلقاتی که آ مادگی ندارند راه تجزیه و تحلیل را درپیش میگیرند دیگر درانتظار این آن نمی نشینند، مبارزین امروز ما بت شکن شده اند. دیگربت تراشی را گناه می پندارند. ، برای نجات وطن آب میخرند تا که به مروارید مبدل گردند.  مبارزین  قوت میشوند ،هرنوع آسیاب را به گردش وچرخش مِی آورند تا دهاقین گندم خودرا آردنما یند برق تولید مینمایند زمانیکه برق را تولید کردند تمامآ موتورهای غیرفعال به فعا لیت آغازمینماید. زمانیکه روشنائی ایجاد گردید، دا نشمند،استادان، معلمین وخبره گان نقش خودرا به طور طبعی می یابند  درموجود یت روشنائی همه ابهامات رفع میگردند پاسخ به یا داشت دوم  پندار!

شما که ژور نا لست هستید. باشید حرف خوبی است. وطن به ژورنا لستان پرکار و چیره دست نیاز دارد.اما من یک معلم میباشم، من متعلق به یک کشور عقب مانده و جامعۀ سنتی خود میباشم، افتخار مینمایم که درقریه« توغبیردی» تولد یافته ام قریه یعنی نمونه اخلاق صداقت و وفاداری به ارزش ها و معیارهای اخلاقی است. این را بدانی که دام شانده میتوانم و دام را اچه کرده میتوانم و چیده میتوانم ، من دو گاو قلبۀ را درزیر یوغ برده میتوا نم و بسته کرده میتوانم و زمین زراعتی را ذریعه جوره گاوخوب قلبه کرده میتوانم، این را بدانی که من بیل زن خوب بودم، باغ انگوری خودرا خوب بیل زده ام و اکنون هم میتوانم که بیل بزنم، من در وقتش ذریعه داس گندم زمین خودرا دروکرده ام، درقریه لنگی و دستاربه سر می کنند، لنگی و دستار و قره قلی و پکول به سرکرده ام و پیراهن تنبان پو شیده ام، این ها همه جزء فرهنگ قبول شدۀ جامعه ما است. در مسجد رفته ام پنج سوره قرآن شریف ، پنج کتاب و خوا جه حافظ ، خلاصه و منیه و کنگز راخوانده ام، پارۀ بغدادی را، از الف تا به دعای قنوت یاد دارم ، در مسجد با جماعت و تنها گذار نماز خوانده ام، باشه پران بازی نکرده ام ولی با باشه پران ها سرو کار داشتم زبا نشان را میدانم،بودنه بازنبودم،اما با بودنه بازان شناخت داشتم ، سگ بازی را صرف در میدان سگ جنگی دیده بودم سگبازان را می شناختم، این ها هرکدام درجامعۀ ما حضوردارند وبه حیث افراد جامعه حساب میشوند، من به زبان هر کدام شان بلدیت دارم، زبان مردم خودرا میدانم به ایمان و باورهای مردم خود باور دارم، من برای اقناع توضیحی جانب مقابل ازهمان متودولوژی استفاده مینمایم که برای عام قابل فهم باشد. چه کرده میتوانیم که 99% نفوس کشور ما لنگی به سر مینمایند، از پکول استفاده مینمایند، جیلک و چپن بدون قره قلی اصلآ زیب و زینتی  ندارد  کسی برایم گفت که آقای « x,y,z  » همه  با ادبیا ت خیلی بلند مینویسند. بلی خوب است که آ نها برای خودو یک تعداد نخبگان بنویسند ولی من برای توده ها مینویسم که مطلب را هضم نمایند.عقب مانده گی جامعه عیب نیست یگانه عیب بزرگ مبارزین  بیگانه شدن ازتوده ها است. من کم وبیش پهلوانی کرده ام زبان سپورت مین هارا می شناسم،زبا معلم صاحبان رامیدانم، اداره کرده ام دراداره تاحدودی بلد میباشم. درسیاست ازسال 1344 داخل شده ام با یک احساس پاک انسانی،بخاطرنجات انسان ازهمه عمده ترانسان زحمتکش عشق ورزیده ام وبه عادت همیشگی من مبدل گشته است.زبان سیاست بازان راباتمام نازکی هایش بلد شده ام دسیسه ساختن هادرجان زدن هارا،بدنام ساختن هاراازجانب اشخاص وافراددرزمانش احساس کرده ام و تا سر حد محو فزیکی افراد اعمال جنایت کارانه صورت گرفته است میدانم.                     مخالفت با شکنجۀ حیوانات حق طبعی هر انسان با احساس است. درین مورد شمارا حق به جانب میدانم، ولی ما حق نداریم توده های بی دفاع کشور را به استقبال شاهان و امیران درزیردهل برقسانیم این خودش یک نوع تحقیر به مقام انسان است وخود ما امتیازبگیریم. چیزیکه مارا وادار میسازد این است که با ید د ر مواضع دفاعی از توده ها قرار گرفت  یکجا وهمگام با توده ها با حفظ ارزش ها و معیارهای انسانی و باورهای توده ها  مسیر ارتقائی را پیمود. زمانیکه ازلحاظ  فهم و بینش در سطح جناب شما رسیدند حرف شمارا بیان میدارند. میگو یند که حیوا نات شکنجه نشوند. برای دفاع از حیوانات حزب را میسازند. اما قبل از وقت به آ درس قره قلی پو شان وچاب اندازان فیرکردن از مواضع یک ژورنا لست مترقی کشورجفا برکارژورنا لیستیکی است. ما باید با این موضع گیری های خود زمینه های بیشتر شکنجه انسانی را به عمرش به درازا نکشانیم.                                                    درجای دیگر حرفی از حلقات ریز برده شده است.

از ریزه بلا خیزد

چنان که

دردشت کربلا خیزد

عنصر قیمتی نگر

از میان خاک

توتۀ طلا خیزد

فیوزبرق خیلی کوچک وباریک است. اگرفیوز پرید دنیا تاریک میشود. ضرورت به فیوز دیگری میگردد، نوک قلم خیلی کوچک است. اماجهان رابه گپ آورده است،اگرمورچه ها متحد شدند پوست شیر را می درند. شمع با داشتن نخ باریک خانه تاریک راروشن میسازد.هیچ گاهی درخت بزرگ به ریزه مبدل نمی گردد. الی که وقت مرگش میرسد وخشک میشود. هرنهال کوچک درحال رشدونمواست راه تکاملی خودرا می پیماید تاکه درخت بزرگ شود و میوه های فراوان بدهد. درجای دیگر از یکعده احزاب سیاسی نام برده شده است. که مربوط به یک جناح سیاسی کشور میشوند. ولی از احزاب که درآ ن « آ قایون محترم سید محمد گلاب زوی،شیرجان مزدوریار، مرحوم اسلم و طنجار،محمد رفیع وجنرال عبد القادرکه به حیث پیش قراولان درسرفصل حوادث تاریخی کشورنقش تعین کننده راداشتند، وبه حیث شخصیت های دلاور مردان تاریخی کشورثبت تاریخ شده اند » یا د آوری نشده است.جای جناب محترم صالح محمد زیری، وجناب محترم ا کا دمیسین غلام دستگیر پنجشیری، وراه روان جناب محترم مرحوم طاهر بدخشی وجناب محترم محمد ظاهرافق بجایش محفوظ. یعنی که سا ختار جبهه سیاسی دروجود همین سه سازمان سیاسی شکل گرفته میتواند. منتهی جای تأ سف است که حق معنویت دیگران را فدای خواسته های فردی خود نمائیم.

 

پا سخ سوم به تارنمای پندار

حلوا خورک سر قبر

جناب محترم آ قای ........!

از قد ردانی تان تشکرمینکنم که گفته اید.

گرانقدر خوشه چین!

بخواست شما چند حرفی را  به "زبان توده ها" بیان کردیم .امیدواریم آنرا پاسخ کوتاه و پایان مباحثه کنونی بپندارید.

با عرض حرمت

حلوا خورک سر قبر

با آ نکه به همه صفات قیافه وقواره واسم ولد شما بلدیت و شناخت کامل دارم ازینکه گفته میشود "سرمردان" پوشیده است. ازمعرفی اسم بنا برعرف وعادت جوان مردان پرهیز مینمایم! نتیجه گیری پائینی شمارا به مثابه نصیحت پدرانه ارزیابی مینمایم !جناب محترم کنون خودم یک انسان شصت و یک ساله میباشم، ازحالت طفولیت و نوجوانی بیرون آمده ام دارد که ما و شما در جملۀ شیخ های فانی محا سبه شویم، ازجمله شصت ویک سال عمر سپری شده ام  43 سال پیوسته عمرم دردنیای سیاست سرمایه گذاری گردیده است ودرکورۀ فقرونامرادی بخاطروطنم، انسان وطنم  وهم مسلکانم وهم قشر وهم طبقه ام به مانند گل خام به خشت پخته مبدل گشته ام، بنآ من کلخی نمیباشم که درآب مانده شوم وراه برگشت برای عابرین وجود نداشته باشد.                                                                                           ولی شماگویا اینکه ازیک موضع کاملآ مسلط ودارای امکانات مادی ومعنوی برخوردارباشید. این موقف وموضع را ازلحاظ زمانی درقبال قضایای پرخم وپیچ تاریخی کشوربه مانند"دریک دست شمشیرودردست دیگرقرآن"ارزیابی  مینمایم. "شتر به یک دانگ" دانگ که موجود نباشد چه کرده میتوانی، باید که به تعهد اخلاقی و انسانی خود مان که دربرنامه ما وجود داشت « خدمت به خلق و توده ها» وفادار باقی بمانیم ازینکه شرایط برای ما متود جدید مبارزه را میدهد راهی است که پا لیسی میکرهای نسل امروزی برای خود میسازند تنها وتنها حق من و تواین است که از اشتباهات خود برای نسل نو بیان نمائیم و بگوئیم که درعمل کرد های خود اشتباه نکنید. ما غریب و غریب و دوده غریب مجبورهستیم با همین غربت خود بسازیم و همگام با توده های رنجدیدۀ کشورمان یکجا به سوی سا زنده گی و با لنده گی حرکت نمائیم. کشورمارا شرایط جنگ تحمیلی دگرگون ساخت، کسانی کشور مارا ویران و دگرگون ساخته اند که شاید خودت علاقۀ رفتن درآن دروازه را داری و یا احتما لآ تعهد سپرده باشی، مگرجناب شما  به آدرس،حلقات سیاسی کلمۀ ریز را استعمال نموده اید،به عادات ورسوم توده های ملیونی کشورخودت بی حرمتی کرده اید، به آدرس چاپ اندازان وقره قلی پوشان تعرض نموده اید، به هرحالت باید که عذرخواهی نمائی.مطلب دیگری که به عرض برسانم این است که  نام های دیروزرا درردیف نام های امروز نیاری، هرچه بود بود،درو جود شخصیت های دیروز حادثه رخ داد، نیم جهان برایش انقلا ب گفت نیم جهان برایش کودتا گفت « سپکجا » هم در زمانش، انقلاب را نفی کرده بود. هرچه بود یک حادثه تاریخی بود در پشت سر این حادثه مهره های بودند که شهامت از سر وروی شان فوران میکرد. شمارا و در حقیقت جنبش چپ را روی صحنه کشان کشان آ ورد ودارای این نام و آن نام وآوازه ودبد به شده اید وتو امروزبه کدام پرروئی میگوئی که آن شخصیت هارادردیف شخصیت های امروزی حساب نکنی ،ضرب المثل داشتیم که حلواخورک سر قبر، وباید شما جناب حلواخورک سرقبر دیگر ازین حرف های بلند پروازانه دست بردارگردید، جنبش پیشرو مسیر خودرا پیدا مینماید نه تومانع حرکت جنبش شده میتوانی و نه مه  مگر اینکه به اتفاق هم دست به دست هم دهیم پیشروی جنبش را به راه مثبت ممد واقع شویم. دراخیر حرفی برای گفتن باقی نباشد صحبت را به پیان میرسانیم.   


May 19th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها